اگر بخواهم پاسخ کوتاه و مختصر خود که حاصل از بررسی ها و تجربیات شخصی اینجانب است را ، در خصوص سوالی که مطرح کرده ام ، بطور خلاصه بیان کنم چنین میگویم:

انسان زمانی طرفداری و جانبداری از موهومات و وابستگی های غیر موثر خود میکند که در زندگی شخصی خود احساس عجز و واماندگی میکند و یا اعتماد به نفسش پایین آمده است.

وابستگی و جانب داری افراد را از جهت اینکه مستقیما جانبداری و تعصب کشی فرد نسبت به آنها چقدر در زندگی شخصی اش موثر است ؛ به دو دسته می کنم :

1- اموال ، دارایی ها و متعلقات شخصی فرد که روزانه با استفاده از آنها ، میخورد ، می آشامد و زندگی میکند و نیز همسایه و خانواده و اطرافیان او که طبیعتا در زندگی اش برای ی نیازهای احساسی ، معنوی و اجتماعی به این افراد و ارتباط با آنها نیاز دارد.

2- مواردی غیر از موارد 1 شامل : تعصب کشی شدید به تیم فوتبال منطقه خود یا تیم فوتبال مورد علاقه در آنسوی دنیا ، طرفداری و تعصب کشی منطقه جغرافیایی که در آنجا بدنیا آمده یا بزرگ شده یا زندگی میکند ، تعصب کشی نسبت به قوم و قبیله ای که عضوی از آن است ، تعصب کشی به مذهب و دینی که از پدر و مادرش به او رسیده و یا حتی شخصیت پرستی یا تعصب و طرفداری از فردی مثل رئیس جمهور یا نماینده پارلمان و… ؛ این دسته از طرفداری و تعصب کشی ها حقیقتا هیچ منفعت و عایدی ای برای شخص ندارند.

اما اینکه امروزه جوانان این جامعه و یا حتی میانسالان و سالخوردگان این جامعه (گاها) ، چگونه با این افکار و اعمال و حرکات به خودشان و جامعه صدمه وارد میکنند برایم بسیار جالب بود؛ برایم بسیار جالب بود که گاهی جوانان هیچ دغدغه ای نسبت به حفظ ، افزایش ، بهبود و عمیق تر کردن موارد 1 ندارند و تمام فکر و ذکرشان را موارد شماره 2 بخود مشغول کرده است و جالب است که دائما ادعا میکنند که بدنبال موفقیت و کسب راهکار های موفقیت و افزایش ، بهبود و حفظ و عمیق تر کردن موارد شماره 1 هستند.

وقتی فرد بخود و افکارش توجهی ندارد ، توجهی به این موضوع ندارد که اگر بر فرض مثال در 24 ساعت شبانه روز 1000 عدد فکر متفاوتی که از ذهن جاری میشود ، بیش از 800 مورد آنها را مواردی از قبیل : دین ، زبان ، قبیله ، قوم ، تیم مورد علاقه ، شهر محل زندگی ، مذهب ، به خطر افتادن منافع شهر محل زندگی در سیبری ، حضور احتمالی تیم مورد علاقه ات در فینال ، انتخاب مجدد رئیس جمهور فعلی ، راهیابی نماینده فعلی پارلمان به مجلس بعدی ، و مواردی از این قبیل پر میکند ؛ پس فرد دیگر وقت و فرصت و انرژی ای در ذهنش باقی نمانده است تا به زندگی خود برسد ( حال اگر مرور فضای مجازی را فعلا فاکتور بگیریم) و از این بابت همه ی مان بایستی متاسف باشیم. و این فارغ از عواقب متعاقبی است که بدنبال این افکار می آیند:

عواقب متعاقب افکار متعصبانه و کور برای دسته 2

لیستی بی انتها از عواقب افکار متعصبانه یاد شده میتوان تهیه کرد ، چه برای خود فرد و چه برای اجتماع ، از بدبختی و فلاکت در زندگی شخصی فرد تا ظهور نظام های خطرناکی مانند نازیسم؛ فردی را در نظر بگیرید که افکار یاد شده را بطور آگانه در خود کنترل نکرده است و تمامی آنها بصورت تنش و وسواسی در رفتار او بروز یافته اند … بیچاره چنین فردی… رئیس جمهور در خواب ناز فرو رفته است و این فرد مفت و مجانی برای او تبلیغات میکند و از وقت و انرژی خود بطور نامحدود در این راه استفاده میکند و هر چقدر بیشتر ادامه میدهد غرق تر میشود ، با تمام دوستان و آشنایان نزدیک خود که از گروه یک هستند بخاطر تفاوت در تیم فوتبال و مذهب و دین و شهر و منطقه و قبیله ، بطور جدیدی برخورد میکند و به مرور آنها را از دست میدهد و رفته رفته احساس تنهایی میکند تنها تر و تنهاتر … تا بجایی که ممکن است ( و بعینه دیده ام) با برادر خود نیز در بحث تیم فوتبال (بطور مثال ) به مشکل برمیخورد.

در اثر عدم آگاهی کلی در جامعه (حالا برخی جهت دهی های جریان های خاص بماند…) افراد گروه و دسته های متخلف نسبت به هم دیگر روز بروز با دید متفاوت و منفی تری نگاه میکنند و این شکاف خطرناک و نامرئی روز بروز عمیق تر و وحشتناک تر میشود ….

چاره چیست؟

توصیه میکنم اگر در خصوص جواب کوتاه ابتدای نوشته شک دارید ، یا در زندگی شخصی خود موفق تر و با انگیزه تر باشید و ببینید آیا بازهم افکار گروه 2 حتی نصف سابق نیز در شما وجود دارد یا خیر! و یا اینکه این افکار را کنترل کنید و بعد ببینید آیا تفاوت عظیمی در زندگیتان بوجود آمده یا خیر! یا اگر موارد گفته شده سخت باشند آنها را در دیگران بررسی کنید.

 

از عقیده من بزرگترین راهکار برای مشکلات یاد شده آگاهی بخشی عمومی در این خصوص به مردم و بخصوص جوانان ازطریق برگزاری کارگاه ها و سمینار های آگاهی بخشی است که این واجب بخصوص در شرایط فعلی جامعه ما الزام آور تر میشود.

برگرفته از وبسایت شخصی محمد مقدسی گمیچی

moghaddasim.ir


صفحه شخصی محمد مقدسی گمیچی

                                                                                    اثار فردی دروغ چیست؟

1-محروم شدن از نماز شب:دروغگو از برکات بزرگ این عبادت محروم می ماند از جمله سعه رزق. کما این که امام صادق(ع)نیز می فرمایند«به درستی که انسان گاهی دروغ می گوید پس از نماز شب محروم می شود»

2-رو سیاه شدن:که پیامبر اسلام(ص)به حضرت علی(ع)سفارش می کند«ای علی! از دروغ پرهیز کن چرا که موجب سیاهی صورت می شود و سپس انسان در نزد خدا دروغگو شمرده میشود»

3- بی ابرویی و رسوایی:در سوره ی بقره ایه ی 72 به این نکته اشاره شده است:«والله مخرج ما کنتم تکتمون» هر جز از نظام هستی با جز دیگرو لوازمش در ارتباط هستند پس دروغگو اگر چیزی را پنهان کند لوازمش را چه گونه پنهان کند؟لذا زود رسوا میشود بر فرض که گرگ یوسف(ع) را درید پس پیراهنش چرا سالم است؟به خاطر همین است که قران می فرماید:«ان الله لا یهدی من هو کاذب کفار»(زمر3)و نیز «ان الله لا یهدی من هو مسرف کذاب»(غافر 28) وخداوند کاذبان و دروغگویان را هدایت نمی کندو اسباب بی ابروییشان را فراهم می سازد.

4-فرشتگان و ملایکه از انسان دور میشوند:بوی گمد دروغگو تاعرش می رسد و شخص دروغگو بواسطه ی دروغ بوی دهانش در قیامت گندیده خواهد بود و خدا و ملایکه دروغگو را لعن می گویند.

5-دروغ گفتن باعث عدم قبولی برخی از عبادات میشود:همان گونه که درباره ی روزه داران امده است در حدیثی از امام صادق(ع) امده است که«هنگامی که روزه می گیرید زبان را از دروغ حفظ کنید و چشمان خود را فرو گیرید » در واقع حدیث بالا حاکی از ان است که ای گونه اعمال از ارزش روزه می کاهد.

6-دروغ گفتن همچنین سبب می شود برکات الهی از انسان بر گردد:چنان که در حدیثی از امام رضا(ع) امده:«هنگامی که زمامداران دروغ بگویند باران قطع می شود»

7-دیگر اثر فردی دروغ این است که موجب ضعف ایمان و عقیده میشود چرا که اگر دروغ گو به علم و قدرت خداوند ایمان کافی داشته باشد هرگز برای رسیدن به منافع دنیا دروغ نمی گوید ومنافع خود را در دروغگویی نمی بیند. در حدیثی از امام باقر(ع) امده «از دروغ کناره گیری کنید چرا که دروغ از ایمان جداست.» و همچنین می فرماید:«دروغ خراب کننده ی ایمان است.

8-دروغ صعف شخصیت و عقده و حسادت می اورد:افرادی که گرفتار این ضعف ها هستند عمدتآ برای پوشاندن ضعف های خود متوسل به دروغ و ریا میشوند.چنان که حضرت رسول اکرم(ص)می فرماید:«کسی دروغ نمی گوید مگر بخاطر بی ارزش بودن خودش در نزد خویش»

9- دروغ اضطراب و هراس می اورد:در واقع کسی که دروغ می گوید در اضطراب است که حرف امروزش با حرف دیروزش در تناقض نباشد پیامبر اکرم می فرمایند:«راستی ارامش است و دروغ هراس» منبع اذین 30%


صفحه شخصی محمد مقدسی گمیچی

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گیم آپلود تجهیزات نظافت صنعتی شاهنامه آخر زمان ورزش 90 تبیین آتلیه بارداری در فرمانیه دهکده افـراتـختـہ! oil-iran